از یاد رفته

ساخت وبلاگ

هر چیزی در این دنیا یک تاریخ مصرفی دارد این مایوسانه ترین کشف زندگیم و اعترافم  در سراسر عمر هست. شاید من  در طول عمرم،زیادی بی خیال بودم یا بهتر هست بگویم خوش خیال بوده ام چون اصلا به نکات منفی فکر نمی کردم. مثل سقای شاه عباس هرچه در می آوردم خرج خوردوخوراک وسوروسات خانواده می کردم. اصلا به آینده،به پس انداز، به روز پیری و کوری،به روزمبادا حتی فکر هم نمی کردم چه برسد به اینکه برایش برنامه ریزی کنم. انگار قرار بود زندگی همیشه روی یک روال پیش برود و اتفاقات  خاصی پیش نیاید (برای همین به خانه دارشدن حتی فکر هم نکرده بودم چه رسد به تکاپو و تنها باری که برای پیش خرید یک واحد آپارتمان جلو رفتیم با همت و پشتکار و تلاش همسربانو بود که آن انبوه ساز هم کلاه بردار از آب درآمد) سنمان بالا می رفت اما گذر عمر را نمیدیدم، حس نمیکردم فکر میکردم چون من بدون تغییر مانده ام دوستانم، آشنایانم و بستگانم هم همینجور بدون تغییر باقی می مانند. من نمیدانستم هرچیزی....دقیقا هرچیزی در این دنیا، تاریخ مصرفی دارد چه آدم ها، چه دوستی ها، چه قول و قرارها،چه عشق ها و احساسات ، چه خود من (برای دیگران)و چهآنکه  مدعیست به من عشق میورزد، ....همیشه دغدغه ام این بود که من دارم آرام آرام از یاد کشورم، مردمم ،دوستانم و....می روم و حالا که  به این حقیقت رسیده ام میبینم   که ناامیدی دارد سبب میشود که خودم  کشورم و دوستانم و آنهایی که ادعای محبت به من دارند، هم دارند از یاد من می روند

اما در این اوج نا امیدی، اتفاقی دارد می افتد که این بار هیچ از چند و چونش نمیگویم اما شاید سبب زنده شدن من و به معنی واقعی عمر دوباره من شود

بیست و یک سال گذشت.......
ما را در سایت بیست و یک سال گذشت.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abrovan بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 7:17